کد مطلب:319194 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:179

مهدی و عیسی
طریقه ی هفتم - مؤلف خاتمیت گوید طریقه ی هفتم در موضوع ما نحن فیه، عین طریقه ی ششم است، و تفاوت اینست كه انتظار مسلمین در طریقه ی ششم از قرآن نقل شده، و در طریقه ی هفتم بعض اخبار و احادیثی كه دال بر ظهور می باشد ذكر می شود، در احادیث ظهور اول بظهور مهدی و ظهور ثانی بقیام روح الله، معبر گشته و مسلمین چه شیعه و چه سنی در قبول آن متحدند. و گوید: «حضرت رب اعلی (علی محمد باب) ظهور مهدی موعود بودند و جمال اقدس ابهی (بهاءالله) نزول عیسی و قیام روح اله» و سپس نامبرده سه حدیث از جلد سیزده ی «بحار» بعنوان شاهد و دلیل نقل نموده و چون احادیث مذكور هیچگونه دلالتی بر مقصدوی نداشته، و چه استدلال را از روایت نقل نكرده. و اینك احادیث:

1 - جلد 13 بحار صفحه ی 18 - قال «قال النبی لا تذهب الدنیا حتی یقوم رجل من ولد الحسین یملاها عدلا كما ملئت ظلما و جورا.»

ترجمه: پیغمبر فرمود دنیا سپری نخواهد شد تا اینكه مردی از فرزندان
حسین قیام كند و دنیا را پر از عدل فرماید، همچنانكه پر از ظلم و ستم شده باشد.

2 - جلد 13 بحار صفحه ی 20 - قال: «قال رسول الله لو لم یبق من الدنیا الا یوم واحد لطول الله ذلك الیوم حتی یخرج رجلا من اهل بیتی یملا الارض عدلا و قسطا كما ملئت ظلما.»

ترجمه: اگر باقی نماند از عمر دنیا مگر یكروز، خداوند آنروز را طولانی گرداند تا اینكه خارج شود مردی از اهل بیت من و زمین را پر از عدل و داد نماید، همچنانكه پر از ظلم و جور شده باشد.

3 - جلد 13 بحار صفحه ی 20 - قال: «قال رسول الله و الذی بعثنی بالحق نبیا لو لم یبق من الدنیا الالیوم واحد لا طال الله ذالك الیوم حتی یخرج فیه ولدی المهدی (ع) فینزل روح الله عیسی بن مریم فیصلی خلفه و تشرق الارض بنور ربها و تبلغ سلطانه المشرق و المغرب.»

ترجمه: سوگند بكسی كه مرا بحق به پیغمبری برانگیخت، اگر باقی نماند از عمر جهان مگر یكروز، هر آینه خداوند آنروز را طولانی فرماید تا آنكه فرزندم مهدی خارج شود، پس فرود می آید روح الله عیسی بن مریم، پس در عقب سر او نماز می گذارد و روشن می گردد زمین بنور پروردگارش، و میرسد سلطنت او بمغرب و مشرق.

آنچه از حدیث سابق الذكر مستفاد می گردد آنست كه پیغمبر اكرم (ص) بعلم موهوبی الهی در زمان حیات خود امت را بظهور امام ثانی عشر و مهدی موعود كه از نسل خود او و از فرزندان حسین بن علی (ع) باشد و شأن او بسط عدالت در سراسر زمین خواهد بود، و سلطنت او در زمان حیاتش مشرق و مغرب را احاطه خواهد فرمود بشارت داده، و خصوصیت
دیگری در این روایات از نام و كنیه و سایر جهات مربوط بمهدی موعود ذكر نشده، و مضمون احادیث مذكوره مطلقا عام است.

الحال این روایات بزعم نویسنده ی خاتمیت چگونه دلالتی بر قائمیت و مهدویت علی محمد باب شیرازی، و بر مظهریت میرزا حسینعلی نوری می تواند داشته باشد، اینرا نه ما میدانیم و نه خود او، و بلكه با تلاشی كه مؤلف برای انتخاب روایات مورد نظر خود نموده و سعی كرده است از ذكر روایاتی كه حاكی از نشانه ها و خصوصیات مهدی است صرفنظر نموده، و احادیث مطلق و عام را برای احتراز از عدم تطبیق مضامین آنها با علی محمد باب بزعم خود بیاورد، معذلك در روایات منقوله ی مذكوره در فوق دو خصوصیت برای مهدی (ع) و زمان ظهورش یادآوری شده كه بكلی در مورد باب شیرازی مصداق نیافته، و حتی همین سه روایت مورد استناد بهائیه مبطل ادعای مهدویت باب شیرازی است. نكته ی اول اینكه در حدیث اول و دوم تصریح شده، و همچنین در اكثر روایات مربوط به مهدی (ع) كه در كتب اخبار موجود و علمای عامه و خاصه به آن اعتراف دارند ذكر گردیده، شأن قائم آل محمد آنست كه در زمان ظهور، جهان را سراسر پر از عدل و داد خواهد نمود، همچنانكه پیش از آن پر از ظلم و جور بوده است، و خصوصیت دوم اینكه سلطنت مهدی (ع) مشرق و مغرب را احاطه خواهد نمود، و ما میدانیم و تاریخ گواه است كه علی محمد باب شیرازی حتی در منطقه ی ظهورش نتوانست مفاسد و مظالم را از بین ببرد و ترویج عدالت نماید، و بلكه اقدامی هم در این زمینه از او مشهود نگردید تا برسد به اینكه جهان پهناور را متحول و متبدل
نموده باشد، و بالعكس از زمان ظهور او ببعد كما فی السابق فساد و ظلم بر جهان بیش از پیش رو به زیادی نهاده و همچنان افزایش می یابد و راجع ببسط حكومت و سلطنت نیز علی محمد باب پیش از اینكه مجال تصور خام آنرا بنماید به انتقام الهی مأخوذ، و بكیفر بدعت سازی و افساد مقتول و مصلوب گشت، و به اعمالش سپرده شد، و نه در جهان ملك سلطنت ظاهری تشكیل داد، و نه در عاصمه ی قلوب و اراضی افئده ی مردم حكومت یافت، و نفوذ وی در معدودی انگشت شمار از مردم سر گردان و حیران نیز مصداق سلطنت عامه و سیطره بر سراسر عالم نیست.

آری روایات دیگری در حد تواتر بما رسیده و در متون كتب حدیث موجود است كه سایر علائم و نشانه ها و سمات مهدی (ع) را مبسوطا حاكی است و چون هیچكدام از آن علائم و آثار در باب شیرازی وجود نداشته، لهذا مؤلف خاتمیت از نقل آنها بكلی خودداری و تجاهل نموده و بسه روایت اكتفا كرده كه آنهم بشرح مذكور نه تنها بر مقصودوی دلالت ندارد، بلكه مخالف مدعای اوست.

خوانندگان محترم برای مراجعه ی بیشتر به روایات مربوطه به مهدی (ع) می توانند به كتاب «المهدی» تألیف «آیت الله سید صدرالدین» و كتاب «منتخب الاثر» تألیف «صافی گلپایگانی» نزیل قم. و كتب «غیبت» و جلد سیزده ی «بحار» علامه ی مجلسی (ره) رجوع فرمایند و ما در اینجا تیمنا چند روایت نقل می كنیم: